معنی از ظروف آشپزخانه

حل جدول

از ظروف آشپزخانه

سینی, تاوه, دیگ, آبکش, چینی, ماهی تابه


نوعی ظروف آشپزخانه

نچسب


آشپزخانه باز

معادل فارسی آشپزخانه اپن

فرهنگ فارسی هوشیار

آشپزخانه

(اسم) آنجا که طعام پزند مطبخ آشخانه. یا لوازم آشپزخانه. آنچه که در مطبخ بکار رود از ظروف و غیره.


ظروف

جمع ظرف

لغت نامه دهخدا

آشپزخانه

آشپزخانه. [پ َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) مطبخ. تنورخانه. آش خانه. باورچی خانه.


ظروف

ظروف. [ظُ] (ع اِ) ج ِ ظَرف: و چندان نثارها و هدیه ها و ظروف و ستور آورده بودند که از حد و اندازه بگذشت. (تاریخ بیهقی).|| (ص، اِ) ج ِ ظریف. رجوع به ظریف شود.

فرهنگ عمید

ظروف

ظرف
* ظروف مرتبطه: (فیزیک) ظروفی که ‌توسط مجرایی به ‌همدیگر متصل باشند به‌طوری‌که هرگاه در یکی از آن‌ها مایعی بریزند به ‌ظرف‌های دیگر هم داخل شود و در همۀ آن‌ها به یک‌ سطح افقی قرار گیرد،

فرهنگ معین

ظروف

(~.) [ع.] (اِ.) جِ ظرف، آوندها.

فارسی به عربی

ظروف

ادات

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

از ظروف آشپزخانه

2160

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری